جنگ روسیه و اوکراین موجب شده است تا اروپا در بخش گاز و صنایع وابسته به آن با چالش جدی رو به رو شود؛ این چالش در آستانه آغاز روزهای سرد شکل جدی تری به خود گرفته است. در همین راستا، راهکارهای مختلف اروپا برای تامین گاز مورد نیاز خود و نقش مبادی گوناگون را مورد بررسی قرار داده ایم.

محمدصادق مهرجو، کارشناس ارشد صنعت نفت: با شروع جنگ روسیه و اوکراین و تبعات جانبی این جنگ به نظر می‌رسد که دنیا به لحاظ تامین انرژی وارد مرحله جدیدی شده است. این مرحله با درگیر شدن روسیه به عنوان یکی از بزرگترین کشورها به لحاظ منابع سرشار نفت و گاز (اولین تولید کننده گاز و دومین تولیدکننده نفت جهان) که نقش مهمی در تامین انرژی بخصوص انرژی اروپا داراست؛ به صف بندی اقتصادی جدید بلوک های شرق و غرب در برابر هم انجامیده است. این واقعه شاید پررنگ ترین مواجهه مابین روسیه و کشورهای غربی بعد از پایان جنگ سرد باشد. تاثیر این جنگ حتی روی مناسبات دیگر مصرف کنندگان عمده انرژی دیگر دنیا خصوصا گاز نظیر چین و هند و نوع تعامل آنها در مقابل این صف بندی جدید به خوبی عیان شده است. محدودیت ها و تحریم‌های جدید که از طرف آمریکا و اتحادیه اروپا در خصوص واردات نفت و گاز از روسیه وضع شده است از یک سو و نیاز روسیه به درآمدهای انرژی از سویی دیگر باعث تغییر مسیر نفت و گاز روسیه به سمت مصرف کنندگان عمده آسیایی شده است. به این ترتیب می توان گفت این مسأله باعث کمبود سوخت و تاثیرپذیری صنایع کشورهای بزرگ و صنعتی اروپا است.

 به نظر می رسد اروپا برای اعمال هم زمان تحریم ها و کنترل تبعات ناشی از کمبود نفت و گاز در این قاره دست به اقدامات خاصی جهت جبران این کمبود و کاهش اثرات جانبی تصمیم مقابله کننده با روسیه دارد. اینکه دورنمای جنگ اکراین و روسیه و اثرات بلندمدت آن تا چه زمانی محیط پیرامونی خود را متاثر کند وابسته به اتفاقات آینده و سرنوشت این جنگ و همچنین مواضع کشورها در برابر نتایج این حادثه مهم دارد. در ادامه  اما استراتژی های خاص اروپا و واکنش کشورهای مهم غرب اروپا به کاهش عرضه گاز روسیه به سمت این کشورها چه خواهد بود را مورد کند و کاو دقیق تر قرار می دهم، اما مسأله ای که به نظر مهم می رسد آن است که اروپا دست به اتخاذ تصمیمات و استراتژی های چندوجهی جهت مقابله در سطوح زمانی مختلف جهت کندنشدن آهنگ رشد اقتصادی کشورهای خود در رقابت با چین و آمریکا زده است. این استراتژی ها در سه سطح دسته بندی شده که در ادامه به شرح آن می پردازیم:

 

استراتژی های کوتاه مدت

تغییر الگوی مصرف (صرفه جویی بیش از پیش)

 

شاید نخستین  سیاستمداری که اولین واکنش را در بالاترین سطح سیاسی قاره اروپا به کاهش و یا احتمال قطع ارسال گاز روسیه داد؛ رییس جمهور فرانسه بود که با این عبارت « فرانسه باید هرچه زودتر زندگی بدون گاز روسیه را یاد بگیرد» بود که به روشنی خبر از فراموش کردن واردات گاز روسیه می داد. با اینکه فرانسه کمتر از ۲۰ درصد گاز مصرفی خود را از روسیه وارد می کرد اما از هم‌اکنون خود را با کاهش این میزان گاز به کشورش مواجه می بیند. صرفه جویی در بخش های صنعتی و خانگی با جدیت در دستور کار دولتمردان فرانسه قرار گرفته است.

 

استفاده از سوخت های جایگزین

با اینکه معاهده های آب و هوایی مختلفی در جهت کم کردن انتشار کربن در سطح جو زمین تهیه و به امضا اکثر کشورهای اروپایی رسیده است، اما به نظر می‌رسد با شروع جنگ روسیه و اکراین کشورهای اروپایی علی رغم پیشتازی در رعایت معاهده های زیست محیطی مربوط به عدم اشاعه و انتشار کربن؛ باید به سمت سوخت های فسیلی جایگزین نظیر ذغال سنگ که میزان بیشتری کربن تولید می کند، بروند. از هم اکنون برخی از کشورها از توسعه معادن ذغال سنگ برای جبران کمبود سوخت سخن به میان آورده اند. چندی پیش وزیر اقتصاد آلمان که نزدیک به ۵۰ درصد از گاز خود را از روسیه وارد می کرد به لزوم استفاده از ذغال سنگ برای جبران کمبود گاز روسیه و تولید برق از آن تاکید کرد. البته وی در از نیاز به استفاده از ذغال سنگ که یک سوخت کثیف محسوب می شود ابراز تأسف کرد، اما به گفته این وزیر آلمانی وضعیت آنقدر جدی است که حق انتخاب وجود نخواهد داشت.

 

ذخیره سازی گاز برای فصل زمستان

شاید یکی از در دسترس ترین راه حل ها برای عبور از شرایط بحرانی زمستان امسال ذخیره سازی گاز در مخازن قاره اروپا باشد. افزایش واردات گاز روسیه قبل از موعد نهایی وضع تحریم ها می تواند کمک کننده باشد، اما روس‌ها با آگاهی از این امر که با ذخیره سازی گاز، اروپا زمستان را با کمترین آسیبی پشت سر می گذارد، به بهانه های مختلف از جمله تعمیرات ایستگاه های تقویت فشار گاز خط لوله مورد استریم از هم اکنون ارسال گاز از این خط لوله را تا مرز قطع کامل جریان گاز پیش برد. حال کشورهای بزرگ متحد اروپایی اکراین بخصوص کشورهایی که وابستگی بیشتری به گاز روسیه دارند با تغییر مبادی واردات به سمت سایر عرضه کنندگان اروپایی چون نروژ و یا حتی کشورهای آفریقایی و ذخیره سازی حداکثری در تابستان جهت کاهش عوارض جانبی قطع گاز روسیه رفته اند.

 

استراتژی های میان مدت:

افزایش واردات از کشورهای عمده تولید کننده دیگر (اروپایی، آمریکایی، آفریقایی و آسیایی)

 

همانطور که اشاره شد پس از شروع جنگ روسیه و اکراین و ‌نبود چشم انداز روشن از زمان اتمام آن؛ اروپایی ها از هم اکنون به سراغ دیگر تامین کننده عمده گاز جهان رفته‌اند. کشورهای شمال اروپا اولین هدف جهت انعقاد قراردادهای گازی جدید می توانند باشند. اما کشوری همچون نروژ که حدود ۳۰ درصد گاز آلمان را تامین می کند توان افزایش تولید بیشتر گاز را ندارد. هلند هم که ۱۰ درصد از گاز آلمان را تامین می کند ظاهراً توان تامین گاز بیشتر را ندارد. آمریکا به عنوان بزرگترین تولیدکننده LNG جهان و نزدیک ترین متحد اتحادیه اروپا می تواند به تامین کننده ای قابل اعتنا برای صادرات به اروپا تبدیل شود اما انفجار ناگهانی در کارخانه Freeport LNG که به تنهایی ۲۵ درصد تولید LNG آمریکا را در اختیار دارد باعث ایجاد تردید در توان تولیدی این کشور داشته است. از این رو شاید نگاه ها معطوف به دیگر تامین کننده بزرگ LNG جهان یعنی قطر شده است. از همان ابتدای شروع بحران گازی در اروپا٫ آلمانی ها مذاکراتی را با قطر برای عقد قراردادهای طولانی مدت جهت واردات LNG آغاز کردند، اما اخیرا خبر می رسد که عقد تفاهم نامه ها منجر به عقد قرارداد اجرایی مابین سومین دارنده ذخایر گاز دنیا و آلمان نشده است.

در نهایت کشورهای جنوب اروپا نظیر اسپانیا و ایتالیا به سراغ کشورهای شمال آفریقا نظیر الجزایر رفته اند تا شاید بتوانند از این طریق LNG بیشتری را به اروپا وارد کنند. در خبرها آمده بود که صدراعظم آلمان اعلام کرده است قصد دارد پایانه LNG در ایبریا (اسپانیا و پرتغال) را به اروپای مرکزی متصل کند. یک خط لوله که گاز را از اسپانیا به فرانسه و سپس اروپای مرکزی انتقال می داد در سال های گذشته به دلایل اقتصادی و مشکلات احتمالی زیست محیطی لغو شده بود؛ مجددا و با اوج گرفتن بحران گازی اروپا٫ در دستور کار سران کشورهای بزرگ اروپا قرار گرفته است.

 

تغییر مسیرهای واردات از کشورهای واسط جدید

 

شاید در ماه های آینده و با توقف کامل ارسال گاز روسیه به اروپا سناریوی واردات بوسیله کشورهای واسط نظیر ترکیه که به منطقه گازخیز حوزه دریای خزر نزدیک است، به نسخه عملی اروپایی ها تبدیل شود چرا که این کشور می تواند نقش یک پل انتقال مابین گاز کشورهایی نظیر ترکمنستان و آذربایجان یا حتی روسیه به کشورهای شرق اروپا و از آن طریق به اروپای مرکزی و غربی داشته باشد. اما محدودیت اصلی در این بین ظرفیت خطوط لوله انتقال گاز از مسیر ایران و عدم دسترسی مستقیم آذربایجان به ترکیه است.

 البته آذربایجان در سال های اخیر با رشد مصرف داخلی گاز در این کشور روبرو بوده است که به نظر می رسد تعهدات بلندمدت صادرات گاز خود را نیز با چالش جدی مواجه کرده است. ایران هم که یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گاز جهان است و می تواند در زمینه کمک به کاستن از بحران گازی اروپا با همکاری ترکیه نقش پررنگ تری را ایفا کند اما متاسفانه مصرف بالای گاز در کشور به خصوص در بخش خانگی در زمستان باعث شده تا ایران نتواند به به بازیگری موثر در زمینه تجارت و صادرات گاز تبدیل شود و ظرفیت خطوط لوله انتقال تنها کفاف تامین گاز در داخل کشور را داشته باشد.

 

استراتژی های بلندمدت

سرمایه گذاری بیشتر روی انواع انرژی های تجدیدپذیر

 

کشورهای اروپایی که سرآمد استفاده از انرژی های تجدیدپذیر در دنیا هستند و تجربیات خوبی در زمینه استفاده از انواع سوخت های پاک را دارند با سرمایه گذاری بیشتر در آینده می توانند میزان تولید برق از منابع تجدیدپذیر را افزایش دهند. اما مشکل اصلی سر این راه دستیابی، زمان بر بودن با حجم سرمایه گذاری قابل توجه روی انرژی های نو است.

از طرفی کشورهای حوزه اسکاندیناوی (نظیر دانمارک، فنلاند و سوئد) در زمینه تولید برق از نیروگاه های بادی و همچنین تمرکز بر زباله میزان زیادی از انرژی خود را تامین می کنند.

 

نروژ هم نیمی از منابع انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تامین می کند اما سرآمد تمام کشورهای قاره اروپا؛ ایسلند است که با تامین سهم حدود ۹۰ درصدی از سبد انرژی خود منابع زمین گرمایی و دیگر اقسام انرژی های نو در مقام اول استفاده از انرژی های پاک در قاره سبز قرار دارد. شاید کشورهایی چون آلمان، فرانسه و انگلیس که بزرگترین مصرف کنندگان انرژی در قاره اروپا هستند سرمایه گذاری خود را در منابع تجدیدپذیر انرژی با توجه به عدم اطمینان از دورنمای پایان جنگ روسیه و روابط سرد ایجاد شده ناشی از پیامدهای جنگ؛ افزایش قابل ملاحظه ای بدهند.

 

مصالحه و پایان جنگ با کمرنگ شدن تدریجی پشتیبانی ها از اکراین

 

با توجه به بنیه ضعیف دفاعی اکراین نسبت به روسیه و عدم توفیق در تغییر معادلات جنگ در طولانی مدت از طرف اکراین به نظر می رسد کم کردن پشتیبانی ها از اکراین و‌ وادار کردن این کشور به پذیرفتن شرایط روسیه می تواند به راه حلی برای برقراری مجدد صادرات گاز نسبتا ارزان از روسیه به سمت اروپا؛ کمک کند. چون در حال حاضر به نظر نمی رسد که اکراین قادر به پرداخت بدهی های جنگی خود باشد و در حال حاضر کمک های بلاعوض و سلاح های ارسالی آمریکا و اروپا باعث دوام آوری این کشور در مقابل روسیه بوده است. اما اکثر کارشناسان نظامی اذعان دارند که اکراین در طولانی مدت نمی تواند مواضع خود را در مقابل روسیه حفظ کند و این کشور در نهایت مجبور به عقب نشینی و پذیرش آتش بس تحمیلی خواهد شد. پس به نظر نمی رسد ادامه این وضعیت به خصوص برای اروپا که از دیرباز به گاز ارزان تر روسیه (نسبت به واردات LNG و گاز دیگر کشورها) وابسته بوده است، نتایج مثبت قابل توجهی داشته باشد و به نوعی اروپا تنها در این مسیر متحمل هزینه های غیرمستقیم جنگ خواهد بود و رقابت پذیری صنایع گازی خود را نیز به مرور از دست خواهد داد.

 با توجه به محدودیت ها و موانع جدی جهت تامین گاز از سایر تامین کنندگان عمده جهان شاید اروپا را به این نتیجه برساند که پشتیبانی از اکراین هرچند به عنوان خط مقدم مقابله بسیار مهم اما فاقد ارزش بلندمدت برای اروپاست و تامین گاز و انرژی در سالهای بعد بتواند به مولفه ای تعیین کننده برای پایان دادن به جنگ اکراین و روسیه تبدیل شود.